آتیش پاره
سوار روروئک مزدا بودی - که از نیروانا به ارث رسیده و الانم بجای مزدا تو همه ش ازش استفاده میکنی و مث ماشین هی به در و دیوار و دست و پا و پشت ما میکوبونی. منم تازه از اداره رسیده بودم خونه و میخواستم تلافی اون مدتی که خونه نبودم رو حسابی با بازی کردن و بالا بردن شور و هیجانتون دربیارم. شروع کردم از روی تو پریدن و تو هم خوشت اومد، مزدام زد به خنده. دیگه راهش رو پیدا کردم، هی تو با روروئک میدویدی سمتم و منم از روت می پریدم و می رفتم اون سمت اتاق و جیغ و خنده ی تو و مزدا بهوا میرفت و دوباره از نو. که یهو این وسط در اومدی که " مامان مثلاً من آتیشم" [چهارشنبه سوری رو برات تداعی کرده بود این پریدنای من از روت، ناقلا!] شب که برای ...