اهورا جاناهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

اهوراي بي همتاي ما

تلخ و شیرین های آبان

1396/9/1 13:14
نویسنده : مامان فريبا
1,966 بازدید
اشتراک گذاری

آبانی که گذشت آباد شدیم. خیلی پرمخاطره بود و چالشهایی بدنبال داشت که من بارها و بارها در فرزندپروری خودم شک کردم و خودم رو سرزنش. جدای از استرسی که گرفتی و واکنش نگران‌کننده ت به اون که با همدلی و همکاری خاله ی مهربون مهدتون تقریباً تحت کنترل دراومد و فقط همین اشاره بهش کافیه و میگذرم، لثه ت آبسه کرد و اگرچه برای تو خیلی دردناک بود و مام شب و روزای سختی رو گذروندیم ولی اتفاق خوبی بود که به یمن اون تونستم دوست قدیمی دوران دبیرستانم رو که حالا خانوم دندونپزشک مهربون و پرطرفداری شده و من هیچ ازش خبر نداشتم، بعد از ۲۳ سال ببینم. اولین تجربه ی دندونپزشکیت به لطف و درایت دوستم و فضای دلچسب مطبش، شیرین شد و با کمک و مشارکت نیروانای عزیزم که مرجع تقلید تمام عیار توست، معاینه و عکسبرداری رادیولوژی رو هم با آرامش تجربه کردی. مونده ترمیم دندونات که اونم امیدوارم به عالیترین شکلی پیش بره. از اتفاقای خوب آبان ماه مینویسم برات و اون تولد مدرسه ی طبیعت بابامسعوده که تو و نیروانا و آوا و شیدا و کیان عزیز اولین شاگرداش بودین. صحنه های بی نظیری از بازی و شادمانگی شماها در مدرسه توی قاب تصاویر ثبت شده که چند تاش رو برات یادگار میکنم. اتفاق خوب دیگه ش برگزاری جلسه ی آموزش تربیت جنسی کودکان پیش دبستانی توی مهدتون بود که خیلی مفید و گویا بود و باز هم نقطه ی روشنی در ترویج فرهنگ لزوم بالابردن آگاهی والدین و کودکان در این زمینه.
پروژه ی مهدتون کماکان "دنیای زیبای من" هست و هر چیزی که به تو و دنیات مربوط میشه رو بهش میپردازین، از هویت شخصی و خانوادگیت گرفته تا احساساتت، علاقه مندیات، تواناییات، وسایل شخصیت، شغلی که دوست داری، خونه ای که توش زنگی میکنی و ... . تا تونسته م و بتونم کمکت میکنم تا توی انجام پروژه موفق باشی و به پاسخ سوالاتت برسی، اینجوری حس اعتماد بنفست رو تقویت میکنم و احترام به کار جمعی و گروهی رو. هر پلکی که میزنی دری تازه به زندگی باز میکنی و امیدوارم این درهای بازِ پی در پی، تو رو به سمت اهورایی خودت سوق بده پسرکم.

به آذرماه زیبا، ماه نازنین تولدت هزاران بار سلام. امروز روز جهانی "سلام" هم هست. فرخنده باد.


 

پسندها (1)

نظرات (0)