اهورا جاناهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

اهوراي بي همتاي ما

جشن تولد یک سالگی

1394/10/11 9:52
نویسنده : مامان فريبا
3,360 بازدید
اشتراک گذاری

نازنینم، تولد امسالت شدیداً توی ایام عزاداری بود و از اونجایی که همه ی خونواده مشغول برگزاری مراسم عزاداری ای بودن که میراث آقاجون (روحش شاد) ه و توسط داداش بزرگم انجام میشد نمیتونستیم درست روز تولدت رو جشن بگیریم. اون روز فقط به رفتن آتلیه و گرفتن عکس یادگاری بسنده کردیم.

و این شد که با حدود سه هفته تأخیر و شب تولد پیامبر با حضور همه ی خاندان پدری و البته پسرخاله ی بابایی و خانومش که از مشهد مهمونمون بودن توی خونه ی آقاجون برات جشن تولد گرفتیم، بهمراه تولد شش سالگی خواهری که تولدش 11 آذره.

دلم میخواد متن دعوت رو برات یادگار کنم:

"برای فرزندان پاییزی مان، در ابتدای چله ی سپید زمستان، جشنی به سبزی بهار و سرخی تابستان برپا میداریم، به فرخندگی میلاد مسیح و محمد (ص).

شما هم دعوتید که شادی مان را دوچندان سازید.

وعده ی ما دوشنبه 7 دی ماه 94، از ساعت 6، خانه ی پدری"

خاطره ی جشن تولدی که برای نیروانا چند روز پیشش توی مهد گرفته بودیم توی ذهنت مونده بود و حین انجام کارا تا میگفتیم تولده، اون لبخند قشنگت به لب مینشست و دل میبرد. خدا رو شکر میزبان کوچولوی خوبی بودی و اجازه دادی به ما و مهمونا خوش بگذره.

با تمام وجود عاشقتم و آرزو میکنم هر لحظه در تولد باشی و منو هم متولد کنی کوچولوَک.

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان زينب
26 دی 94 10:35
اي جاااااانم. مبارك همتون باشه فريبا جونم. دلم براتون يه ذره شده خانمي.
مامان فريبا
پاسخ
عزیزی زینبم.همیشه ت به شادی. میبوسمت.
ژاله
28 دی 94 1:23
فریبا جون تولد فرشته های نازنینت مبارک البته ببخشید با تاخیر. انشالا همیشه تنشون سلامت و لبشون خندون باشه.
مامان فريبا
پاسخ
قربون محبتت ژاله جونم. همیشه بهم لطف داری. برای تو و ماه نازنینت هم بهترینها رو آرزو دارم. ببوسش حسابی آیداجونم رو
مامان احسان
30 فروردین 95 18:57
سلام فريباي عزيزم چه بامزه دوباره يه ني نيه جديد تودلته ماشالله مواطب خودت باش گلم .خيلي زياد .ميبوسمت .ببوس فرشته كوچولوهاي نازتو
مامان فريبا
پاسخ
ممنونم معصومه جون. تو هم احسان جون رو ببوس.