اهورا جاناهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

اهوراي بي همتاي ما

تکامل تو،تکامل من، تعامل ما

روزایی که خواهری اندازه ی تو بود روزگار رو به سختی میگذروندم؛ اگرچه شاد بودم از هدیه ی آسمونیِ خدا ولی استرس و نگرانی هام نمیذاشت این شادی به دلم بشینه. روزای طولانی و سرد تنهاییم توی چاردیواریِ خونه ی سرچشمه از یه طرف و کم خوابی های مفرط نیروانا، سکوت مطلق خونه از ترس بیدارشدناش، مدام شیرخوردناش و بیقراریاش که نمیدونستم چه جوری آرومش کنم از طرف دیگه بدجوری افسرده م کرده بود. حسابی خودم رو در تنگنا و دست و پا بست میدیدم. همه ش با خودم فکر میکردم آیا روزگار آرامش باز هم فرا میرسه، آیا روزی میرسه که دوباره با تمام وجود احساس شادی کنم و حس کنم دنیا زیباست! ... حالا همه از من میپرسن تو آروم تری یا نیروانا؟ و پاسخ من اینه که من آروم ترم! ...
7 بهمن 1393