اهورا جاناهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

اهوراي بي همتاي ما

یک دور و نصفی

1395/3/16 9:11
نویسنده : مامان فريبا
2,296 بازدید
اشتراک گذاری

 

عزیزکم یکسال و نیمه گیت مبارک!

پسرک مهربون با احساسم که اینروزا وقتی دستت رو دور گردنم حلقه میکنی خوبترین احساس دنیا رو دارم، خیلی عاشقتم. 

اینقدرا رشد کردی که از نوشتنش جا بمونم.

حواس پنجگانه ت در نهایت دقت مشغول کشف و ضبطه، دیگه حتی اگه رمزی و با ایما و اشاره بخوام با یکی دیگه حرف بزنم که تو متوجه نشی چنان دستم رو رو میکنی و بهم میفهمونی که "خودتو نکش بابا، فهمیدم جی گفتی!" که انگشت به دهن میمونم.

عشقت ورق زدن کتاب و دیدن تصاویر و تکرار کلماتی هست که صفحاتش از خوندنای قبلی من برات تداعی میکنن. حتی مابین ورقهای مقوایی رو هم از هم میشکافی شاید مطلبی اون وسطا دور از دست مونده باشه! 

عشقت ماشین اسباب بازی و توپ و بادکنکه.

عشقت رفتن به پارک و کارگاه بابا و دیدن هاپو و غوم غوم (صدای مرغه که بجای اسمش بکار میبری) و مرغ مینای باباست.

عشقت دیدن بعضی برنامه های تی وی و سی دی ست که مناسب سنت باشه (و البته که میدونم خیلی صحیح نیست)

عشقت پریدن روی سر و کله ی نیرواناست وقت خوردن غذا، دیدن تی وی، بازی با خودش یا دوستاش و یا هر کار دیگه ای که حسابی داره ازش لذت میبره. و گاهی کشیدن موهاش و کشتی گرفتن و زد و خورد که لاجرم منو به وساطت میکشونه. با اینهمه نیروانا عاشقته.

عشقت کاویدن و کاویدن تا کُنه هر چیزیه که توی دست و بالت قرار می گیره. بغایت جستجوگری و من خرسندم از این امر اگرچه گاهی کاویدنات به قیمت آسیب دیدنت تموم میشه یا از کوره در رفتن من.

دیشب نیروانای گلم تو رو مدل کرده بود و با لباسای خودش یه شو لباس راه انداخته بود. کلی ذوقیدیم و حندیدیم. عکسای یادگاری قشنگی شد. برات ثبتش میکنم تو ادامه ی مطلب. قدر خواهر نازنینت رو همیشه بدون.

 

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان بانو
18 خرداد 95 11:24
ای جانم،دل می بره این عزیز زیبارو . همیشه در پناه حق، لبت خندون ، دلت شاد و سلامتیت مستدام
مامان فريبا
پاسخ
دلت عشقه مامان بانوی گل! تندرست باشی همیشه
شادی
22 خرداد 95 13:21
الهیییییییییی. چقدر همکاری کرده. ببوسش فریبا جون
❀مامانی❀
29 خرداد 95 13:44
ای جوووونم چه بانمک...از دست این نیروانای بلا ماشاالله چه خوشمل شدی شازده کوچولو...منم هوسم شد قورتت بدم