اهورا جاناهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

اهوراي بي همتاي ما

ماهی تُنگ بلور

دیروز اومدیم دیدنت ماهی کوچولوی 61 میلیمتری من! قطعاً تو هم حضور ما و اونهمه شوق ما رو حس کردی که برامون دست تکون دادی! حیف که بجای دی وی دی، سی دی برده بودم و نشد اون حرکات زیبات رو ثبت کنم برای همیشه ولی هر بار که اینجا رو بخونم یادم میاد اون انگشتای ظریف بازت رو و بازو و پاهای نازکت رو که بالا و پایین میشد و حیات تو رو فریاد میزد. قشنگ حس می کردم که بی خیال از این دنیایی که انتظارت رو میکشه توی دنیای خودت غرقی و حظ میبری. نمیدونم چرا خانوم دکتر فکر کرده بود واسه فهمیدن جنسیت توست که با فک و فامیل اومدیم دیدنت! براش گفتیم که فقط حضور تو برامون مهمه و هر چی که باشی عزیزی. چه حیف که هنوز باورها و ذهنیت های نادرست، نگاه ها رو از زی...
11 خرداد 1393

ضربِ آسمانی زمین

در وقتی اهورایی، مانترای قلبت به گوش رسید نازنین! تکرار مدام آهنگ حیات تو! دیروز، در ساعت هفت و چهل دقیقه ی عصر! ... در بهتی که از پزشک دیدم، اینهمه زود و بی هیچ تجهیزی فقط با گوشی مامایی صدای زندگیت را به گوشم رساندی، ساده و پرشکوه. تو آغاز زندگی دوباره ای در منی و من به تو، به خودم، به زمین، به آسمان می بالم و با تو همساز می شوم برای تکرار مانترای اهورایی اُم اُم اُم تا از آسمانی که در توست لبریز شوم
31 ارديبهشت 1393