یک دو سه حرکت
دیگه تقریبا خودت گردنت رو افراشته نگه میداری مرد کوچولو!
امروز با دستت به جغجغه ای که نزدیکت کرده بودم زدی و به صداش درآوردی. تجربه های علت و معلولی ت داره کم کم زیاد میشه. تو گریه میکنی میدویم طرفت، تو لبخند میزنی ما لبخند میزنیم وشادیم. تو به جغجغه میزنی صداش درمیاد... .
امروز صبح که بابایی تو رو به شکم روی شکمش خوابونده بود با پاهات به دستاش فشار آوردی و خودت رو کشوندی بالا.
پر شور و پر توان, حرکت بسوی نور...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی