تاتی نباتی
این روزا تمام دغدغه ت پیمایش عمودی سطوح افقیه. یعنی که دیگه دلت نمیخواد چهار دست و پا طی الارض کنی عسلم.
چه زمینها که نخوردی و از پا ننشستی. چه اشکها که نریختی و اراده ت متزلزل نشد. هنوز حالت گام برداشتنت همراه با تلو تلو خوردنه ولی دیگه کم کم داری قدمهاتو محکم تر بر میداری و از دامنه ی تناوبت کم و کمتر میشه. حالا توی اینهمه تلاشی که برای راه رفتن میکنی عزمت برای طی کردن هر جوره ی سطوح عمودی هم دیدنیه. هر چی پله هست میخوایی بالا بری و غیر پله ها رو هم به شیوه ی کوهنوردا. و من هم باید پا به پای تو انرژی بذارم. یه کم ملاحظه ی ظرفیت محدود منم بکنی بد نیستا.
تا رسیدن به ماه ۱۲ عمرت کلی چالش پشت سر گذاشتی, که مهم تریناش دراومدن پرزحمت دو تا دندون آسیایی پایین بود و نبرد پر تاب و تب با یه ویروس بدجنس ولی انگار چالش سیزده ماهگیت پر خطر تر و نفس گیرتره. خدا کنه کم نیارم و بتونم باهات ادامه بدم کوهنورد کوچولو!
برات قدمهایی استوار آرزو میکنم و حرکتهایی عظیم رو به بالا و بالاتر.