موج موج تو
از صدقه ی وجود نازنینت این روزا مفاهیم دور از ذهن پیشین رو دارم هضم میکنم و با تمام قوا لمس, مفاهیمی مثل
از سر و کول بالا رفتن
و
از دیوار راست بالا رفتن
رو.
وروجک نازنینم, بنحو شگفت انگیزی در حرکت و جریانی و من نه میتونم خودم رو از این جریان دور نگه دارم و نه به تمامی همراهش باشم. محض رضای خدا حد سرعتت رو به من ۳۹ ساله رحم کن. نمیدونم اگه ۲۹ و یا حتی ۱۹ ساله بودم هم میتونستم خودم رو به گرد سرعتت در اکتشاف پیرامون برسونم یا نه؟!
هر چی که باشه فقط میتونم از تعداد ضربات وارده به سر و بدن مبارکت تا اونجا که جون دارم بکاهم. به گزارش تمامی شواهد نیم بدنم محو شده و امیدوارم تا چند سالگی تو اون نیمه ی مانده نیم تر نشه و جسمی برای حمل روح در پرواز و شادم از بالندگی تو باقی مونده باشه.
پریروز جوانه های سری دوم دندانهای پیش پایینت هویدا شد. ۸ دندانه شدی و همچنان کبودی جوگیری های تو برای گاز گرفتن هر چه هست و نیست بر جای جای بدنم تا یکی دو روز می درخشه.